1
(
موضوع انشا: فوايد گاو بودن را بنويسيد ( ١با سلام خدمت معلم عزيزم و عرض تشكر از زحمات بي دريغ اوليا و مربيان مدرسه كه در تربيت ما بسيار زحمت مي
كشند و اگر آنها نبودند الآن معلوم نبود ما كجا بوديم
.اكنون قلم به دست مي گيرم و انشاي خود را آغاز مي كنم
:البته واضح و مبرهن است كه اگر به اطراف خود بنگريم در مي يابيم كه گاو بودن فوايد زيادي دارد
. من مقداري در اينمورد فكر كردم و به اين نتيجه رسيدم كه مهمترين فايده ي گاو بودن اين است كه آدم ديگر آدم نيست
. بلكه گاو است.هرچند كه نتيجه گيري بايد در آخر انشا باشد
.بياييد يك لحظه فكر كنيم كه ما گاويم
. ببينيم چقدر گاو بودن فايده دارد. مثلا در مورد همين ازدواج كه اين همه الاندارند راجع به آن برنامه هزار راه رفته و نرفته و برگشته و
... درست مي كنند. هيچ گاو مادري نگران ترشيده شدنگوساله اش نيست
. همچنين ناراحت نيست كه اگر فردا پسرش زن برد، عروسش،پسرش را از چنگش در مي آورد. وقتيگاوي كه پدر خانواده است،مي خواهد دخترش را شوهر دهد،نگران جهزيه اش نيست
. نگران نيست كه بين فاميل وهمسايه آبرو دارند
. مجبور نيست به خاطر اين كه پول جهاز دخترش را تهيه نمايد، براي صاحبش زمين اضافه شخم بزنديا بدتر از آن پاچه خواري كند
. گوساله هاي ماده مجبور نيستند كه با هزار دوز و كلك،دل گوساله هاي نر را به دستآورند تا به خواستگاريشان بيايند؛چون آنها آنقدر گاو هستند كه به خواستگاري آنها بروند
. از طرفي هيچ گوساله ماده اينمي گويد كه فعلا قصد ازدواج ندارد و مي خواهد ادامه ي تحصيل دهد
. تازه وقتي هم كه عروسي مي كنند، اين همه بيابرو، بعله،برون،خواستگاري،مهريه، نامزدي،زير لفظي، حنابندان، عروسي، پاتختي، روتختي، زير تختي ماه عسل،ماه زهر، طلاق
و طلاق كشي و
... ندارند. گاوها حيوانات نجيب و سر به زيري هستند. آنها چشم هاي سياه و درشت و خشگلي دارند.شاعر مي گويد
:سيه چشمون چرا تو نگات ديگه اون همه صفا نيست
سيه چشمون بگو نكنه دلت ديگه پيش مانيست
هيچ گاوي نگران كرايه خانه اش نيست
. نگران نيست كه نكند از كار اخراجش كنند. گاوها آنقدر عاقلند كه مي دانندبهترين سال هاي عمرشان را نبايد پشت كنكور بگذرانند
.گاوها به خاطر چشم و همچشمي دماغشان را عمل نمي كنند
. شما تاحالا ديده ايد گاوي دماغش را چسب بزند؟ شما تاحالاديده ايد گاوي خط چشم بكشد؟گاوها حيوانات مفيدي هستند و انگل جامعه نيستند
. شما تاكنون يك گاو معتاد ديده ايد؟گاوي ديده ايد كه سر كوچه بايستد و مزاحم ناموس مردم شود؟ آخر همه ي گاوها خودشان خواهر و مادر دارند
. ما ازشير،گوشت،پوست، حتي روده و معده ي گاو استفاده مي كنيم
. آقاي طاعتي زاده معلم خوب حرفه و فن ما گفته كه از سمگاو در تهيه همين لوازم آرايش خانم ها
-كه البته زشت است- استفاده مي شود. ما حتي از دستشويي بزرگ(پشگل) گاوهم استفاده مي كنيم
.تا حالا شما گاو بي كار ديده ايد؟ آيا ديده ايد كه گاوي زيرآب گاو ديگري را پيش صاحبش بزند؟ تاحالا ديده ايد گاوي
غيبت گاو ديگري را بكند؟ آيا تابه حال ديده ايد كه گاوي زنش را كتك بزند يا گاو ماده اي شوهر خواهرش را به رخ
شوهرش بكشد؟ و مثلا بگويد از آقا فلاني ياد بگير، آخر تو هم گاوي؟ ا فلاني گاوي است بين گاوها
. تازه گاوها نياز بهماشين هم ندارند تا بابت ماشينشان ١٢ ميليون پول بدهند و با هزارتا پارتي بازي ماشينشان را تحويل بگيرند و آخرش هم
2
وسط جاده ماشينشان يه هويي آتش بگيرد
. هيچ گاوي آنقدر گاو نيست كه قلب ديگري را بشكند. البته شاعر باز هم دراين مورد شعري فرموده است
:گمون كردي تو دستات يه اسيرم
ديگه قلبم رو از تو پس مي گيرم
.گاوهادرجامعه ي شان فقر ندارند
. گاوها اختلاف طبقاتي ندارند. دخترانشان،به خاطر وضع بد خانواده خود فروشي نميكند
. آنها شرمنده ي زن و بچه اش نمي شود. رويشان را باسيلي سرخ نگه نمي دارد. هيچ گاوي غصه ي گاوهاي ديگر رانمي خورد
. هيچ گاوي غم باد نمي گيرد. هيچ گاوي رشوه نمي گيرد. هيچ گاوي اختلاس نمي كند. هيچ گاوي آبروي ديگريرا نمي ريزد
.هيچ گاوي دروغ نمي گويد. هيچ گاوي آنقدر علف نمي خورد تا از فرط پرخوري مجبور شود روي آن همهعلف يه آفتابه عرق سگي بخورد و بعدش هم راه بيفتد توي كوچه خيابان درحالي كه گاو طويله كناريشان از گرسنگي شير
نداشته باشد تا به گوساله اش شير بدهد
. هيچ گاو ي همجنس باز نمي كند. هيچ گاوي گاو ديگر را نمي كشد.هيچ گاوي
... اگر بخواهم در مورد فوايد گاو بودن بگويم،ديگر زنگ انشا مي خورد و نوبت بقبه نمي شود كه انشايشان رابخوانند
.اما به نظر من، مهمترين فايده ي گاو بودن اين است كه ديگر آدم نيستيد و مهمترين فايده ي آدم نبودن اين است كه
ديگر نمي بينيد
. هيچ فكر كرديد چقدر خوب است كه آدم كور باشد. وقتي كه آدم كور باشد،ديگر هيچ چيز را نمي بيند.كاش مي شد نديد
.لباس ما از گاو است
. كفشمان از گاو است. غذايمان از گاو، شير و پنير وكره و خامه و... همه از گاو،هيچ گاوي نگفت من
! گفت ماسه شنبه ٢٤
/آبان ٨٤پاورقي
:١
) معلم بزگرواريي داشتيم به نام مستر كريمي، همكلاسي هايم مي شناسندش. ايشان فرمودند كه معلم انشاي دبيرستانشان،يك بار چنين موضوع )انشايي داده بود
. لذا ايده ي كار مربوط به من نبود. در راهنمايي، معلمي هم داشتيم به نام آقاي اسدي كه يك بارداستاني خواندند،نمي دانم از كه،درآن گفته بود
: تاحالا شنيديد دندان خري را كرم بخورد. اين مطلب هم به من ايده داد. گفتيم اگر هم قراره دزدي كنيم،با ذكر ماخذ باشد.در ضمن چون آخر شب است و من خواب آلود،اشتباهات احتمالي رو به بزرگي خودتون ببخشيد
.14637 بازدید
14 بازدید امروز
1 بازدید دیروز
18 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian